به گزارش سرای نور؛ اقتصاد یکی از مهمترین موضوعات این روزهای کشور است. پس از اتفاقات و بهانهجوییهایی که به خاطر مسائل هستهای از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی متوجه ایران شد، اهمیت موضوع اقتصاد مقاومتی و تولید ملی بیش از پیش نمایان شد. در این باره گزینههایی بر روی میز است و برنامهها، تئوریها و راهحلهای زیادی ارائه شده اما هنوز در مرحله اجرا عمل چندانی از این تئوریها دیده نمیشود. به راستی مشکل کار کجاست؟ چرا اقتصاد ما ضربهپذیر است و به راحتی تحت تاثیر نوسانات داخلی و خارجی قرار میگیرد؟
درحالیکه ستون اصلی اقتصاد کشور بر پایه نفت و محصولات نفتی قرار گرفته است، در شرایط کنونی با اعمال تحریم بر بازارهای نفتی و وجود رقبای متعدد در خاورمیانه، به راحتی و تنها با یک تلنگر کوچک ستون اقتصادی ایران میتواند ریزش کند و مستقیم یا غیرمستقیم، زندگی و معیشت یک ملت ۸۰ میلیونی را تحت تاثیر قرار دهد. چنین اقتصادی یک اقتصاد تک بعدی و بسیار ریسکپذیر و شکننده است.
در چنین شرایطی تنها راهحل اقتصاد غیرنفتی است. این موضوع مدتهاست که در کانون توجه محافل اقتصادی قرار دارد؛ اما چرا اقدام در این مورد همواره با مشکل روبرو بوده است؟ در ابتدای این پرسش که اگر بخواهیم از درآمد حاصل از اقتصاد نفتی صرف نظر کنیم باید به چه چیزهایی تکیه کنیم؟
در ادامه به بیان چند نمونه از اقتصاد مقاومتی می پردازیم.
کشور ما از جاذبههای گردشگری بسیاری برخوردار است که میتواند سالیانه شمار زیادی توریست را از سراسر دنیا جذب کند اما در حال حاضر این میزان در مقایسه با سایر کشورها بسیار پایین بوده و متاسفانه نمیتوان صنعت گردشگری را به عنوان تکیهگاه محکمی در ورطه اقتصاد فعلی کشور دانست. با وجود شرایط اقلیمی، تاریخی و فرهنگی بسیار ویژهای که کشور ما از آن برخوردار است، عدم توجه به این صنعت باعث شده شرایط مساعدی برای بهرهوری از آن نداشته باشیم. چنانچه شواهد امر گویاست میزان گردشگران ایرانی در سایر کشورها چهار برابر گردشگران خارجی در ایران است.
حمایت و اعتماد از تولید ملی از دیگر راهکارهای راهاندازی چرخ اقتصاد خودکفا در کشور است. واردات بیرویه و قاچاق محصولات بیکیفیت چینی با قیمتهایی اندک، ناگزیر تولیدملی را فلج میکند و تولیدکننده را از تلاش در این میدان ناامید میسازد. در چنین شرایطی با تکیه بر تولید ملی میتوان مسیر جدیدی را در حیات صنعت کشور آغاز کرد تا در آینده اثرات قابل توجهی از این حمایت را در پیشرفت اقتصادی کشور مشاهده شود. البته باید یادآور شویم که حمایت بیچون و چرا مصرفکننده انتظاری واهی بوده و این حق را باید برای مصرفکننده قائل شد که در ازای اعتماد، انتظار و نیاز آنها نیز محقق شود.
وقتی در اوضاع نابهسامان امروزی، عدهای دندان طمع تیز کردهاند و به هر شیوه ممکن و در هر جایگاهی که قرار دارند سوددهی بیشتر برای خود را بر حلال و حرام و سلامت و اعتماد مردم ارجح میدانند، به عنوان مثال مسئولینی که به جای گوشت گوساله از گوشت الاغ و گربه در سوسیس و کالباس استفاده میکنند و گاه اسید را به عنوان آبلیموی ۱۰۰ در ۱۰۰ طبیعی وارد سفرههای مردم میکنند و با بکارگیری قطعات نامرغوب در ساخت خودروها با جان مردم بازی میکنند و تنها به پرشدن جیبشان میاندیشند، چگونه میتوان از مردم انتظار حمایت و اعتماد به تولید ملی را داشت؟!
از سوی دیگر واردات محصولاتی که میتوانند بیشترین سودآوری را برای اقتصاد کشور از طریق صادرات داشته باشند از جمله دیگر مشکلاتی است که ضربه جبرانناپذیری به اقتصاد وارد میکند. به عنوان مثال واردات چای، برنج، شکر و حتی گندم که مهمترین محصولات کشاورزی کشورمان محسوب میشوند. همچنین عدم اعتماد جوانان و نیروی جوانی و ایدههای خلاقانه آنان و دانش به روز دانشمندان از یک سو و عدم حمایت و استفاده از تجربه نیروهای مجرب از سوی دیگر میتواند موانع پیشرفت اقتصادی کشور باشد زیرا امروزه اقتصاد ما به هر دوی اینها نیازمند است. اقتصاد دانشبنیان در کنار تجربه میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات باشد.
در آخر لازم است تاکید ویژهای به نقش سرمایهگذاران ایرانی در این شرایط داشت. سرمایهگذارانی که متاسفانه عدهای از آنها اموال خود را به دلیل ترس از ورشکستگی و عدم موفقیت به خارج از مرزها سرازیر میکنند در حالیکه چشم امید بسیاری از جوانان متخصص و متفکر کشورمان به سرمایهگذاری این رجال در داخل کشور و کمک به صنعت داخلی است. شرایط امروزی ایران آنقدرها هم که وخیم جلوه میدهند نیست بلکه نیاز به اهرم محرکی دارد که به گفته مقام معظم رهبری با همت مسئولان و مردم میتواند اقتصاد مقاومتی را از حالت تئوری و پیش فرض به اقدام و عمل تبدیل کرد.